جگر مامان و بابا

بدون عنوان

1392/1/23 15:55
نویسنده : یاسین
58 بازدید
اشتراک گذاری

 

سال نو نزدیک بود پیرمرد کفاش و همسرش در خانه نشسته بودند که صدای آواز بچه ها را از توی کوچه شنیدند. بچه ها شعر می خواندند و سال نو را به همه تبریک می گفتند...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)